خانواده مفید

خانواده

مصطفی محمدی علوی حسینی | يكشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۸، ۰۷:۱۷ ق.ظ | ۰ نظر

آشپزی

اخبار شورای پنجم

اخبار مدیران اقتصادی

در پیام‌رسانها و شبکه‌های اجتماعی

تماس با ما

آرشیو

پیوندها

مطالب پیشنهادی

پیشنهاد توسط

آزمون استخدام بخش خصوصی شرکت های صنعتی، تجاری و فناور

وجود ۴۳۰۰۰ موقعیت شغلی در سومین آزمون!(اطلاعیه مهم)

پیشنهاد پارسینه

با ۱۰ خودروی برتر بنتلی آشنا شوید/ ۱۰۰ سال افتخار! +عکس

داستان زندگی نخستین بانوی سردار ایرانی +عکس

از میزخاویار تا درشکه طلا برای «سیندرلا» شدن در جشن ازدواج!

احضار روح عمرسعد توسط برادر علامه طباطبایی

حاج سیدمحمد الهی پسر حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی می گوید:

صفحه نخست » سیاست

 

۲۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۳

۱۱۷ 

 

کد خبر: ۲۳۰۹۴۶

لینک کوتاه : parsine.com/000y4w

یک روحانی بنام ادیب العلما در تبریز بود که به بنده نیز مانوس بود و درعلوم غریبه نیز سر رشته داشت که اخیراً فوت نموده است. یک روز آمده بود به خانه مان و من نیز آن موقع در کبریت سازی مشغول بکار بودم عصر که به خانه برگشتم والده ام فرمودند که والد بزرگوارم (آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبایی)حال خوشی ندارد خانه مان آن موقع در دانشسرا قرار داشت طبقه دوم پیش پدرم رفتم و جویای حالشان شدم فرمودند: چیزی نشده فقط حالم کمی منقلب شده بود که درست شد. بالاخره چیزی نگفتند و من هم نفهمیدم .

چند روز بعد که جناب ادیب العلما را دیدم ایشان از من در مورد اتفاقات آن روز پرسیدند گفتم بنده که بی خبرم .ادیب العلما برگشت گفت آن روز که آمده بودم خانه تان ، پدرت در حالی که نشسته بود به این فکر می کرده که روح عمربن سعد را احضار نمایند ببینند که این ظالم چگونه تیپ و قیافه ای داشته و این غلط بزرگ غیرقابل بخشش را در مورد امام حسین(ع) و اهل بیت اش در صحرای کربلا مرتکب شده است.

ادیب العلما می گوید در یک لحظه خانه ای که در آن نشسته بودم به یک ظلمتکده تبدیل شدو همه جای خانه را تاریکی فرا گرفت من از ترس پا به فرار گذاشتم یک آن فهمیدم که در پل منجم هستم بعداً برگشتم و در مورد ماوقع سوال پرسیدم آقا فرمودند که روح عمرسعد ترسید و پا به فرار گذاشت.

مادر بنده نیز به خیال اینکه فرار ادیب العلما از خانه به واسطه حال ناخوش پدرم بوده لذا با یکی از پزشکان تبریز به نام دکتر نقشینه برای مداوای پدرم تماس گرفته بود و دکتر پس از معاینه پدرم ، حال پدرم خوب شده بود و بدین صورت همه چیز در خانه بهم خورده بود.

در یکی از روزها یکی از این افرادی که پدرم می خواست در حضور وی یکی از ارواح را احضار نماید حاج میرستارآقا میر محمدی نامی بود. وی تعریف می کرد که یک روز با پدرم تصمیم گرفتند روح معاویه را احضار نمایند که در حین این جریان یکی از دوستان از درب خانه می خواست وارد شود خطاب به ما گفت که در اینجا چه خبر است این بوی بد مشمئز کننده از کجا می آید چگونه در این فضای آلوده نشسته اید؟ در این حالت رفت و فوراً یکی از پنجره ها را باز نمود.در حالیکه در اتاق چیز خاصی نبود فقط بوی روح کثیف معاویه بود که بواسطه احضارش همه جا را دربرگرفته بود.

بله احضار ارواح یکی از کارهایی بود که پدرم می توانست آن را انجام دهد. در برابر احضار ارواح انسانهای ملعون ، پدرم روح انسانهای بزرگ را نیز احضار می نمود مثلا بارها خود شاهد بودم که چگونه روح مرحوم سیدعلی آقاقاضی را فرا می خواندو از ایشان پاسخ برخی از سوالاتش را می گرفت و با حاج سیدمحمد الهی طباطبائی فرزند حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائیاحضار ایشان ، عطر و بوی خوشی در داخل اتاق می پیچید .

یکبار یک ضایعه ای پوستی روی پای پدرم ظاهر شده بود به هر دکتر مراجعه نمود نتوانست برای آن چاره ای بیابد یکبار اراده نمود تا روح شیخ ابوعلی سینا را بخواند و از او بخواهد تا پایش را در میان جمع مداوا نماید 
.
ابوی می گفت بنده سوالات علمی زیادی از ارواح علما و دانشمندان بزرگی همچون بوعلی سینا ، سقراط ، افلاطون ، ارسطو و... کرده ام سوالاتی که اصلاً در حد و اندازه آنها هم نبود ولی آنها به درستی به این سوالات پاسخ داده و پدرم همه این سوال و جواب ها را در یک دفترچه ای یادداشت نموده و ثبت کرده است و دانشگاه علامه طباطبایی هم اکنون بر روی سرگذشت پدرم حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی برنامه ریزی جامعی انجام داده قرار بر این شده است تا بصورت کتابی چاپ و منتشر گردد و بنده همه این سوال و جواب ها را در اختیار این عزیزان قرار داده ام و آقای دکتر اسماعیل زاده از ارومیه در این مورد کار جامعی شروع نموده است.

3

    

 

 

اخبار مرتبط

احضار روح عمرسعد توسط برادر علامه طباطبایی

افزایش 30درصدی زائران قم

ما را به مثابه خدایان قرار ندهید و دیگر هر چه می خواهید در فضیلت ما بگویید

حضرت امام و بیت ایشان حق بزرگی بر گردن ملت ایران دارند

مفسر قرآنی که نباید نامش برده می‌شد

اسلام انسان‌را از تحجر دور می‌ک

مشاهده مطلب در کانال

  • مصطفی محمدی علوی حسینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی