✔️دوگانه حوزه انقلابی و حوزه سنتی🔻
🔸رضا تاران
🔹در سالهای پیش از انقلاب سه گرایش سیاسی در میان روحانیون در دهه چهل و پنجاه دیده میشد، گرایش نخست از دخالت در سیاست پرهیز داشت و تنها در پارهای از اوقات و بنا به دلایلی برای پادرمیانی یا چیزی شبیه به آن ممکن بود به نوعی حرکت سیاسی دست بزند. گرایش دوم روحانیون میانهرو بود که در عین مخالفت با پهلوی و مظاهر فساد آن، حاضر به ورود به یک مبارزه قهرآمیز و تند نبودند. گرایش سوم بر محور امام خمینی و یاران او بود. علیرغم نفوذ دو گرایش نخست، گرایش سوم در اواسط دهه پنجاه بر حوزه علمیه قم سیطره یافت و توانست کلیه حوزه – بهویژه گرایش دوم – را تحت هدایت خود قرار دهد.
🔹بعد از وقوع انقلاب سال ۵۷، گروهی از جریان اول و دوم نیز که پیش از انقلاب، انقلاب را ناشدنی میدانستند به جمع حامیان انقلاب پیوستند اما گروهی دیگر بر همان نگاه باقی ماندند و میان برخی از علمای رده بالا و روحانیون انقلابی تنشهایی ایجاد شد و به حاشیه رانده شدند. بعدها مخالفان و برخی منتقدان تندرو حوزوی نظام جمهوری اسلامی به سبب کهولت سن درگذشتند و گروهی دیگر سکوت پیشه کردند و حوزه علمیه انقلابیتر شد. در میانه دهه هفتاد میان خود انقلابیهای حوزوی تنشی جدی حول آیتالله منتظری ایجاد شد اما روند انقلابی شدن حوزه ادامه داشت و انسجام بیشتری به خود میگرفت اگر چه در مسائل مختلف اختلاف نظرهایی وجود داشت اما گفتمان حوزه انقلابی اعتبار بیشتری داشت.
🔹تنشهای جدی بعد از انتخابات ۱۳۸۴ ایجاد شد برخی از مراجع تقلید و مدرسین رده بالای حوزه علمیه چنین تصور کردند که در اختلافات میان مراجع تقلید و حوزه علمیه با رئیس جمهور وقت، نظام سیاسی حامی رئیس جمهور است این اختلاف در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ عمیقتر شد. در انتخابات مجلس خبرگان رهبری سال ۱۳۹۴ صلاحیت برخی از مدرسین حوزه علمیه قم و شاگردان مراجع تقلید تایید نشد و فاصلهها بیشتر شد. وقایع دی ماه ۱۳۹۶ و به آتش کشیدن ۲۵ مدرسه علمیه و شعارهای صریح علیه روحانیت، برخی از روحانیان حوزه علمیه را بفکر برد. اینکه حوزه علمیه چگونه باید روابط خود را با نظام سیاسی تنظیم کند تا مردم را از دست ندهد و دین دیداری مردم آسیب نبیند.
🔹همه این مسایل باعث شده است اکنون شکاف جدی میان معتقدان به حوزه انقلابی و حوزه مستقل بوجود آید. معتقدان به حوزه انقلابی، جایگاه حوزه را بعنوان یکی از ارکان جمهوری اسلامی در نظر میگیرند و انتظار دارند حوزه در راستای تقویت نظام تئوری سازی کند یا آنکه در مواقع نیاز نیروهای خود را بسیج کند از نگاه آنان حوزه مستقل یعنی مستقل از دولت، اما در مقابل رهبری که یکی از مراجع تقلید است باید حرف شنوی داشته باشد. خود این گرایش طیف های مختلف دارد، بخشی اصلی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، شاگردان آیت الله مصباح یزدی، فرهنگستان علوم اسلامی وابسته به سیدمهدی میرباقری، و بخشی از اساتید رده میانی و طلاب جوان از این دیدگاه حمایت میکنند.
🔹نیروهای سنتی بر استقلال حوزه در تصمیمگیری از مجموعه نظام تاکید دارند آنها به مجموعهای از سیاستهای فرهنگی و مذهبی نظام معترض هستند. آنها نیز طیفهای مختلف دارند بسیاری با نظام همسو و برخی در نظر منتقد در عمل همراه هستند برخی نیز جانشین مناسبی برای این نظام نمی ببینید و در مجموع طرفدار حفظ وضع موجود هستند اما معتقدند باید حوزه علمیه فاصله خود را با نظام حفظ کند.
🔹گرایش حوزه انقلابی در طول دهه گذشته تضعیف شده است جامعه مدرسین حوزه علمیه اعتبار گفتمان خود را در درون حوزه علمیه از دست داده است حتی طلبههای رادیکال انقلابی از جامعه مدرسین گذر کردهاند. نشست دورهای اساتید سطوح عالی و دروس خارج که بیشتر از هزار استاد عضو آن هستند زیر نظر آیتالله صافی گلپایگانی و آیتالله وحید خراسانی فعالیت میکند. در سالهای اخیر طیفی از طلبههای جوان نیز به این گرایش تمایل پیدا کردهاند.
🔹از دهه ۵۰ حضرات آیات وحید خراسانی و میرزا جواد تبریزی در قم به تدریس فقه و اصول مشغول شدند و در طول ۵۰ سال تدریس شاگردان فراوان تربیت کردند و این شاگردان امروز اکثریت اساتید حوزه قم را تشکیل میدهند، انقلابیها سراغ کار اجرایی رفتند و از تربیت شاگرد غافل شدند یا همفکران حوزوی خود را طرد کردند و چشم باز کرده و دیدند حوزه در دست رقیب فکری است. طرفداران حوزه انقلابی شخصیتهای قوی علمی برای مرجعیت یا شاگرد پروری ندارند و آینده مبهمی را پیشرو می بینند.
🔹نیروهای حوزه انقلابی نیروهای رقیب را حذف و طرد میکند در حالی که اکثر سنتیها به عبور از جمهوری اسلامی فکر نمیکنند و در عمل با نظام همراه هستند. تندروی محبوبیت نیروهای حوزه انقلابی را کاهش می دهد و طلاب و اساتید را به جریان رقیب هدایت میکند یا حتی طیفی از استادان را به ضد انقلاب تبدیل میکند.(هفته نامه صدا)
- ۹۸/۰۵/۲۷